من تو تموم شهر یه آدم تنهام تو مال من نیستی حتی تو رؤیاهام این شهر بدون تو اسیر پائیزه تو مال من نیستی خیلی غم انگیزه بازم درا رو میرم میبندم بازم تو خونه بی تو میشینم بازم یخ زده تو قاب رو دیوار تصویر لبخندم بازم این خونه درگیر درد تنهایی و دیوونگی میشه بازم سکوت هر لحظه اش انگار یک سمفونی میشه چشمامو میبندم که بی خبر باشم به جای دیروزم سرگرم فردا شم فردای خوبی نیست من شرط می بندم یه مدتی میشه دیگه نمی خندم بازم درا رو میرم میبندم بازم تو خونه بی تو میشینم بازم یخ زده تو قاب رو دیوار تصویر لبخندم بازم این خونه درگیر درد تنهایی و دیوونگی میشه بازم سکوت هر لحظه اش انگار