منطقی رضایا & سپهر خلسه FIVETAMUSIC

منطقی

زمان آهنگ: 3 دقیقه و 44 ثانیه
تاریخ: مهر 16، 1396

(اینترو: خلسه) چند وقته که اصلا دستم به قلم نمیره حس و حال شعر نوشتن ندارم ولی دیشب یادت افتادم یه چند کلمه نوشتم رضا بهشون بگو (رضایا) بسه دیگه گذشته ها گذشته بکش بیرون از روزایی که رفته بکش بیرون اینجوری نمون می‌گذره میره هر ثانیه هر دقیقه هر ساعت از دستمون داره میره چه راحت از این به بعد میخوام فقط منطقی باشم دلو دادم دست تو اما چه زود دلت از دلم خسته شد و منم حرفتو هرجا که شد گفتم اون بود خسته شد اون همه خاطرات اون همه حس خوبی که داشتم با تو و دادم دست باد ، اما بازم هیشکی نیومد به جات (خلسه) واسه کسی که از ارتفاع بترسه بالا اومدن یه اشتباه محضه تو این جرمی که ارتکابش لحظه ای شک نداره خوب اتفاقه هستش اگه قرار باشه من تقدیرم سیب لباتو چیدن باشه واست بهشتم از دست میدم اون وقت قیافه تو دیدن داره آره میبینمت تو لباس جدیدت تو نقشای آدما بد گم شدی خوشحالی واسه رد گم کنی تنها رفیقاتم الکل تونی میگن دیدنت کنارت غریبه فراموشی شده سلاح جدیدت آره البته حقم داری اینو میخونم از چشای مریضت منم بهشتم تو همین اتاقه آرامش فقط رو همینو لازم داره هر روز یه داستان جدید مشکلو بعدا پاسکاری همینه میفتم یاد موهای لختت حسرت همه روزای رفته گذشته ها مارو ول نمیکنه میگن از این چیزا فقط زندگی کنم (رضایا) دلو دادم دست تو اما چه زود دلت از دلم خسته شد و منم حرفتو هرجا که شد گفتم اون بود خسته شد اون همه خاطرات اون همه حس خوبی که داشتم با تو و دادم دست باد ، اما بازم هیشکی نیومد به جات