بی حاصل از تو بی ثمر نور مه و ماه و قمر شد عامل هر دردسر شوری که دل بر من زده عشقت به جان آتش زده عقل مرا بر هم زده گشتم چنان دیوانگان تا آتشم دامن زده
بی حاصل از تو بی ثمر نور مه و ماه و قمر شد عامل هر دردسر شوری که دل بر من زده عشقت به جان آتش زده عقل مرا بر هم زده گشتم چنان دیوانگان تا آتشم دامن زده