آمد نوبهار طی شد هجر یار مطرب نی بزن ساقی می بیار مطرب نی بزن ساقی می بیار آمد نوبهار طی شد هجر یار مطرب نی بزن ساقی می بیار مطرب نی بزن ساقی می بیار بازآ، ای رمیده بخت من بنشین و دل مرا مشکن تا از آن لبان می گونت می نوشم بجای خون خوردن آمد نوبهار طی شد هجر یار مطرب نی بزن ساقی می بیار مطرب نی بزن ساقی می بیار