خونمون مال تو باشه، همه چیز مال خودت منو بذار و برو که خسته از تو و منم خسته از نگاه تلخت که سنگینه روی تنم منو بذار و برو که با تو درده بودنم نه به اون روزا که گفتیم ما به اوجها میرسیم نه به این روزا که داریم تو تقلا میپوسیم نه به اون روزا که گفتیم تا ابد مال همیم نه به این روزا که انگار دیگه دشمن همیم نه به این روزا، نه به اون روزا نه به این روزا، نه به اون روزا بدو عشق من و تو ختم یه دنیا قصه بود توی این دنیای غم چجوری زندگی کنیم؟ دیگه فرقی نداره موندن یا مردن واسه من بیا بذار که جدا شیم که شاید چند سالی زندگی کنیم نه به اون روزا که از عشق واژهها شعر میشدن نه به این روزا که از درد، بی صدا داد میزنیم نه به اون روزا که بودن بی تو معنایی نداشت نه به این روزا که داریم واسهی تنهایی پرپر میزنیم نه به این روزا، نه به اون روزا نه به این روزا، نه به اون روزا اشکهای شب من و تو قد یه دریا بزرگ قایق عشق من و تو همه از جنس حباب داره میره زیر آب هر چه ما زجه میزنیم داره میشکنه تو طوفان غم و درد و عذاب من و تو قد یه دنیا خستهایم دو پرنده با دو بال بستهایم توی این بازی پر درد و بلا ما دوتا سردرگم و بازندهایم خونمون مال تو باشه، همه چیز مال خودت