هان چه حاصل از آشنایی ها گر پس از آن بود جدایی ها من و با تو، چه مهربانی ها تو و بامن، چه بیوفایی ها من و از عشق راز پوشیدن تو و با عشوه خودنمایی ها در دل سرد سنگ تو نگرفت آتش این سخنسرایی ها مهر روی تو، جلوه کرد و دمید در شب تیره روشنایی ها گفته بودم که دل به کس ندهم تو ربودی به دلربایی ها موی ما هر دو شد سپید وهنوز تویی و عاشق آزمایی ها شور عشقت شراب شیرین بود ای خوشا شور آشنایی ها