پر شدم از خستگی ها خسته از دلبستگی ها خسته از فریاد عشق و خسته از بی پاسخی ها بوته ای بودم دلم شاد تو یه شاپرک توی باد دل من اسیر این خاک که تو اونو کردی آزاد پی پرواز دلم بود که شدم همراه ردت چشام و می بستم اما من و می کشوند بوی عطرت