خبه خلوت

چه بهتر که رفتی ازین خواب خلوت چه بهتر که چشم هات نموندن تو حسرت من حتی یه فانوس واسه شب ندارم که وقتی میخوام کنارت بزارم به جایی رسیدم که مرگ آرزومه به جایی که هر لحظه غم تو گلومه تو از من بریدی گذشتی چه راحت من اما به چشمات نکردم خیانت میخواستم بدونی که بی تو خرابم تو رفتی و بی تو پر از اضطرابم هنوزم عذاب بدون تو خوابم تو این راه ، بی تو اسیر سرابم من با یه دنیا که بی تو تمومه بزار تا بدونن خوشیت آرزومه هنوزم به بوی تو دل بسته خونه محاله که بی تو بتونه بمونه به جایی رسیدم که مرگ آرزومه به جایی که هر لحظه غم تو گلومه تو از من بریدی گذشتی چه راحت من اما به چشمات نکردم خیانت