می کشی دستاتو از دست سردم دیگه منو نمی خوای حتی تو خیابون با فاصله می ری با من نمیای بعد از این همه سال اون همه علاقه انگار ازم سیری این رابطه این جور واسم عذابه پس چرا نمی ری مایوسم از دنیات من خستم از کارات من از تو دلگیرم احساسمو پس می گیرم یادته اون شب من و تو زیر بارون چشامونو بستیم ما قول دادیم بهم باشیم کنار هم عهدو شکستیم آره تو اینجایی اما فکر و ذهنت یه جای دیگست با من که کم حرفی اما همزبونت انگار یکی هست مایوسم از دنیات من خستم از کارات من از تو دلگیرم احساسمو پس می گیرم