زمستون رهام FIVETAMUSIC

زمستون

زمان آهنگ: 4 دقیقه و 0 ثانیه
تاریخ: بهمن 11، 1393

من زمستون رو تو صدام دارم من تنهایی رو تو نگام دارم من همه درا به روم بستس من صدای نسلم که میگه خستس این منم شبگرد سرکرده ی تن خسته من یه نمادم ، یه مترسک لب بسته من سنگینی دنیا رو رو دوش میبینم من ستاره های آسمون رو آغوش میکشم ببین من با صدای تو آروم میگیرم زمستون یعنی روز و شبِ بی تو زمستون یعنی لبخند بی ذوق زمستون قصه ی مادربزرگ ولی من خودم تهه قصم من صدا میشم واسه فریاد پسر من دوا میشم واسه دردات پدر نگو چرا تنهایی رو دوست دارم وقتی هیچکی نبود دورم تنهام کردن سرما توی وجود میره سیگارم حتی کام نمیده وقتی دیوارا هم دروغ میگه یه نور کور از تهه کوچه دیگه باید رفت دیگه فصل کوچِ یه صدای آروم تو گوشم میپیچه میگه بکن برو امروز رفت ولی فردا چی میشه دوردست فقط یه خیابون پرِ برفه این سرمای لعنتی غمش خیلی سخته برف چیه من زیر سنگ راه رفتم ترس چیه خداست تو دستم من تو جاده بار بستم من از درون پیچیده از بیرون سادم درسته کندم از همه ولی مرامو دارم حالا امروز پشت پنجره برف میاد قهوه سرد شده هوا دلِ تنگ میخواد تو دلم میگم باز میاد باز میاد هیچکی نفهمید چم بود هیچکی نپرسید دل خوبه؟ آخه میدونی خوبی راش دوره گذشتمو گذاشتم و بستم و رفتم زمستون سرده منم خستم صدای خودم تو فضام میپیچه بازدم و سکوت و بخار و شیشه بازم یکی که با خودش حرف میزنه دیگه روزام تاریک شدن همش جوه بازم دونه های برف تو کوچه راه میرم سر تا ته خیابون رو صدبار دیدم هدفون لعنتی شده همدم بی کسی پره سکوتم و بی حسی با من بیا اگه بریم میرسیم باز دل من شده باز دل تنگ باز زمستونه و باز شب سرد باز بار بستم و باز دم در باز چمدونه و باز راهی که رفت باز راهی که رفت