ماسه ی تصادفه ناجور رضا یزدانی FIVETAMUSIC

ماسه ی تصادفه ناجور

زمان آهنگ: 5 دقیقه و 1 ثانیه
تاریخ: دی 10، 1393

مثه یه تصادف ناجور توی گارد ریل اعصابم مثه یه پتو مچاله شدم شبو با کابوس میخوابم صفحه ی تقویم این روزا بغض میشه تو گرامافون رویاهامون خودکشی کردن از رو ارتفاع این بالکن پرت میشم درون تنهایی به خودم رو کاناپه میچسبم انقده نجیبم این روزا که همه فکر میکنن اسبم دل من به چیزی روشن نیست افق بی چراغو میفهمی ته قصم نرسیدن شد قار قاره کلاغو میفهمی زول بزن به چشم تو آینه معنی اجاقو میفهمی وقتی مقصدم خودت باشی همه ی جاده ها فلج میشن همه ی بغض های شب با من سواره متروی کرج میشن رژه میره زیر پلک من اشک ساکتی که میبارم منو تو خودم پیاده نکن من از این ایستگاه بیزارم اگه الزایمر دچارم شه یا که شستشو ی مغزی شم خودمو یادم میره اما مطمئنم شبیه تو میشم دل من به چیزی روشن نیست افق بی چراغو میفهمی ته قصم نرسیدن شد قار قاره کلاغو میفهمی زول بزن به چشم تو آینه معنی اجاقو میفهمی