راز و نیاز حبیب FIVETAMUSIC

راز و نیاز

زمان آهنگ: 6 دقیقه و 1 ثانیه
تاریخ: دی 09، 1393

دلم می خواست بر بال زمانه دلم می خواست بر بال زمانه سپارم دل بسوی بی کرانه بکوبم خانه داده خداوند بکوبم خانه داده خداوند بگیرم دامنش را بی بهانه خداوندا تو را آتش فروزی زده آتش زهرسو آشیانه خداوندا اگر بال و پرم سوخت همه نام تو است در این میانه خداوندا مسوزان خانه ام را که ویرانگر تویی در این میانه اگر امروز غربت راه عشق است شده معوای گردان شبانه اگر امروز در دشت جنوبم بهر سو می گشد آتش زبانه اگر امروز سرو خاطراتم خمیده گشده بر دار زمانه اگر امروز جان مهربانم شده در بندت دژخیم زمانه همه نام تو است بر لب بهانه اگر در جنگل سبز شمالم نشسته خون کران تا بی کرانه همه نام تو است بر لب بهانه همه یاد تو است در این میانه خداوندا فنا کن هر چه کردیم که مردم زین بساط خودسرانه خداوندا تو را آتش فروزی زده آتش زهرسو آشیانه خداوندا اگر بال و پرم سوخت همه نام تو است در این میانه خداوندا مسوزان خانه ام را که ویرانگر تویی در این میانه اگر امروز غربت راه عشق است شده معوای گردان شبانه اگر امروز در دشت جنوبم بهر سو می گشد آتش زبانه اگر امروز سرو خاطراتم خمیده گشده بر دار زمانه اگر امروز جان مهربانم شده در بندت دژخیم زمانه همه نام تو است بر لب بهانه اگر در جنگل سبز شمالم نشسته خون کران تا بی کرانه همه نام تو است بر لب بهانه همه یاد تو است در این میانه خداوندا فنا کن هر چه کردیم که مردم زین بساط خودسرانه خداوندا فنا کن هر چه کردیم که مردم زین بساط خودسرانه