سقاره هستی هایده FIVETAMUSIC

سقاره هستی

زمان آهنگ: 6 دقیقه و 16 ثانیه
تاریخ: آذر 26، 1393

تو ای ساغر هستی به کامم ننشستی نه دانم که چه بودی نه دانم که چه هستی در بزم من شکسته ای در کام او نشسته ای نوشی تو بر سنگین دلان زهری به کام خستگان من همان اشک سرد آسمانم نقش دردی به دیوار زمانم بی سرانجام و بی نام و نشانم چون غباری بجا از کاروانم چون غباری بجا از کاروانم تو ای ساغر هستی به کامم ننشستی نه دانم که چه بودی نه دانم که چه هستی تو ای ساغر هستی به کامم ننشستی نه دانم که چه بودی نه دانم که چه هستی تنهاترین تنها منم سرگشته و رسوا منم آه ای فلک ای آسمان تا کی ستم بر عاشقان بشنو تو فریاد مرا آه ای خدای مهربان عشق تو خوابی بود و بس نقش سرابی بود و بس این آمدن این رفتنم رنج و عذابی بود و بس ای فلک بازی چرخ تو نازم بی گمان آمدم تا که ببازم ای دریغا که شد چشم سیاهی قبله گاه من و روی نمازم تو ای ساغر هستی به کامم ننشستی نه دانم که چه بودی نه دانم که چه هستی تو ای ساغر هستی به کامم ننشستی نه دانم که چه بودی نه دانم که چه هستی