روزا چه کوتاهه، شب از هوا خالی من بینفس موندم، بگو تو خوشحالی بگو هنوز چشمات، برق جنون داره بگو نفسهاتو، گریه نمیشماره هی دورتر میشی، هی بیرمق میشم با بغض میپرسم، بازم میآد پیشم؟ چشمات دنیامو...از دور میبینه حال من این روزا...غمگینه غمگینه دستاتو میگیرم...تو خاطرههامون دوری و نزدیکی...بیرحمه دنیامون هی دورتر میشی، هی بیرمق میشم با بغض میپرسم، بازم میآد پیشم؟ انقدر جات امنه...تو قلب و رویاهام مال توئه انگار...امروز و فرداهام چشمامو پوشونده...این بغض سرگردون یخ بسته احساسم...رویامو برگردون هی دورتر میشی، هی بیرمق میشم با بغض میپرسم، بازم میآد پیشم؟