دنیای معصوم منو از من جدا کردی نرو چرا واسه یه شد همه چی دور از باورو حرفای روز آخرو یادت میاد نازنینم چشماتو بسته بودیو داد میزدی من همینم از تو که پنهون نبود علاقه ی من ولی گذشتی از تموم ناله ی من منم غرورم که بهم مهلت نمی داد بگم دوست دارم موقع رفتن منم غرورم که بهم مهلت نمی داد بگم دوست دارم موقع رفتن دنیای معصوم منو از من جدا کردی نرو چرا واسه یه شد همه چی دور از باورو حرفای روز آخرو یادت میاد نازنینم چشماتو بسته بودیو داد میزدی من همینم یادت میاد میگفتی آسمون من باشو بخند می گفتی من اینجام تو راحت باشو چشماتو ببند یادت میاد با گرمی دستای من گرم میشدی با دستای کوچیک تو دلگرم دلگرم می شدیم دنیای معصوم منه از من جدا کردی نرو چرا واسه یه شد همه چی دور از باورو حرفای روز آخرو یادت میاد نازنینم چشماتو بسته بودیو داد میزدی من همینم