صبح شده از خواب پا میشمو لباسهامو تن میکنمو از روی بی حوصلگی میرم یه چرخی بزنمو مثل تمام ادمها پیاده رو جای منه چاله های پیاده رو عاشق کفشهای منه اما این حقیقت نداره نداره میخوام باهات اشتی کنم باز دوباره چه حسی داره چه حسی داره وای یه لحظه فکر کن دوباره دوباره رو کویر عشقمون بارون بباره چه حسی داره چه حسی داره اما این حقیقت نداره نداره میخوام باهات اشتی کنم باز دوباره چه حسی داره چه حسی داره وای یه لحظه فکر کن توی این شهر شلوغ من کنارت قدم بزنمو توی چشمهات نگاه کنمو سعی کنم خودمو تو دلت جا کنم اما این حقیقت نداره نداره میخوام باهات اشتی کنم باز دوباره چه حسی داره چه حسی داره تو بشینی روی نیمکت و منم کنارت تو پارک ملت و چه حسی داره چه حسی داره
