روزی سرد

یه وقتایی میشه که حوصله نداری با غم و غصه هاتم فاصله نداری تا میبینی که داری کلافه میشی لباس تنتم ممکنه درآری میشینی فس و لش و بی حال یه گوشه اتاقت صداتم در نمیاد و تلخه به کلی اوقاتت وجودت استرسِ فقط،با قطره های عرق سرد روحتم که انگاری اوراقِ خفه ت میکنه گهگداری یه بغض لعنتی اعصابته که از فشار اون شده خط خطی اون وقته که دیوار روبروتو با حرص میبینی و میشی واسه کوبیدنِ مشتِ شهوتی بعدش دوش آب سرده که منتظره تو این قصه که داری نمیدونی کی مقصره یه وجدانی هست که بخواد قاضی باشه پیشت اما اونم هه... هنوز محصله چشام هرشب بازه برادر تو رویاهام دست اندازه سراسر بگو دست برداره دنیا مگه من کم رقصیدم به هر سازش در آخر اینا روزای سرده بردار تو جنگیدن باهاش سخته نبازم ولی میگذره بالاخره هرطوری هست چون اینا روزای سرده برادر توی فکر فرو میری مث لجنی که توشی و نمیخوای کسی بدونه اسرار دلتو به خدای خودت میگی که چرا هرچی اتفاقه طعمش تلخه واسه من خوب آخه مرامتو ها؟؟ مث عشقی که رکب خوردی ازش بعد اون تو زندگیت پکر موندی همش جلو همه به ظاهر میگی گور باباش ولی تو خلوتت حسرت خوردی فقط مث چشمای اون مادری که همیشه منتظره و خیسه از نگرانی واست واسه اینکه بخواد غرغراتو بشنوه چشم از در بر نمیداره تا شب مث اونایی که پشتت هستن جوری بلوف میزنن انگار بت شکستن هی.. تا که اون روشونو دیدی گفتی وقتشه داغ کنم پشت دستم چشام هرشب بازه برادر تو رویاهام دست اندازه سراسر بگو دست برداره دنیا مگه من کم رقصیدم به هر سازش در آخر اینا روزای سرده بردار تو جنگیدن باهاش سخته نبازم ولی میگذره بالاخره هرطوری هست چون اینا روزای سرده برادر چشام هرشب بازه برادر تو رویاهام دست اندازه سراسر بگو دست برداره دنیا مگه من کم رقصیدم به هر سازش در آخر اینا روزای سرده بردار تو جنگیدن باهاش سخته نبازم ولی میگذره بالاخره هرطوری هست چون اینا روزای سرده برادر سفیدِ موهات... نمیدونی حال الانت هست اصن واسه کدوم آرزوهات به جمع نشینی عادت نداری چون تو تنهایی خیلی بالا رفته آره دوزات صدای عربدتم نمیشنوه هیشکی و تصمیم میگیری بگیری تصمیمات ریسکی اون وقتی که میشه موقع عملش صدات در نمیاد اصلا و همه جوره نیستی و بعد مچاله میشی میلولی تو خودت میگی بدتر از اینم مگه هست آخه مگه میشه؟؟ اونی که همیشه خوبشو میخواستن الان واسه هیچ و پوچا داره بده میشه؟؟ اینارو میبینی و میریزی تو خودت و جلو همه ریلکس میگی که عالی حالته.. دور و وریاتم خوب شد شناختی از وقتی که خالی والته..آآآ اینطوری میگذره روزای سردت روزگار به خوردت داده از اون شورا که تلخه دستتو بده من بلند شی چون حسابت سواس اصن از اون کورای هرزه فقط کافیه که آروم و ملو قدم برداری و بکنی دلو دنیا رو توی دستت بگیری و بعد بشی رو یه زیرانداز حصیری ولو..هه چشام هرشب بازه برادر تو رویاهام دست اندازه سراسر بگو دست برداره دنیا مگه من کم رقصیدم به هر سازش در آخر اینا روزای سرده بردار تو جنگیدن باهاش سخته نبازم ولی میگذره بالاخره هرطوری هست چون اینا روزای سرده برادر