نه میتونم دیگه با تو بمونم نه میتونم تو را تنها بزارم دیگه اونقدر تو این روزا شکستم که از بی طاقتی ترسی ندارم دارم پس میزنم دستاتو اما نگام از تو میخواد با من بمونی برو باور نکن این حس دروغه برو دیگه نگیر از من.نشونی تو را خواستن دیگه رویای من نیست از این احساس مبهم دل بریدم دیگه خستم از این تقدیر خاموش رو فکرای محالم خط کشیدم اسیرم پشت این ناباوری ها نمیشه آخر این جاده را دید برو این راه برگشتن نداره بزار من باشم و این حس تردید