میری تو از یادم، میرم من از یادت وقتی کسی اینجا، دیگه نمیخوادت حالا از این کوچه، تنها داری میری اما هنوز شاید، مردد و گیری من و تو میدونیم این کوچه بن بسته حتا تو بی راهه به هم نپیوسته چشمات داره از یادم میره تو سینه جاشو غصّه میگیره عکساتو میبینم، دیگه نمیخندی داری رو اون روزا، چشماتو میبندی سرگیجه میگیرم، از این همه دوری روزام تاریکن، میخندم مجبوری تو این سکوت انگار از یاد تو رفتم رفتم و دستاتو یکی گرفت کم کم... چشمات داره از یادم میره تو سینه جاشو غصّه میگیره