به من زل می زنی اما دلت جای دیگه گیره به سمت من می آی شاید، حواست پیش اون میره ! نمی خوای بشکنه قلبم من از چشمات می خونم خیالت پیش من خوش نیست خیالت من نمی دونم؟ خیالت من نمی دونم مدارا می کنی با من ؟ از این احساس بیزارم ازم رد شو منو بشکن واسه مردی که توو عشقش یه مجنون خودآزاره ترحم حس خوبی نیست ترحم بدترین کاره! واسه من بهتره وقتی تورو خوشبخت می بینم همین بسه که خوشحالی تو رو هروخت می بینم اگه نزدیکمی اما یه دنیا از دلم دوری ببین چشمامو می بندم برو ، نگو که مجبوری!