گذشته ها را دوره کن ، روزایِ خوبمون گذشت یه شب از اون شبایِ خوب ، چرا دوباره برنگشت تمومه خاطراتِ تو، گذشته با مرور من بدونِ تو به شب رسید ، روزایِ سوت و کور ِمن بازم تو خوابِ من ، با من قدم بزن ، آروم و سر به زیر می میرم از غمو ، بی خود سراغمو ، از آدما نگیر دوباره بیقراریو، دوباره گریه های من نمی دونم چرا به تو، نمیرسه صدایِ من نگفته های قلبمو ، نمی دونم به کی بگم دلم همیشه روشنه ، دوباره میرسیم به هم بازم تو خواب من ، با من قدم بزن، آروم و سر به زیر میمیرم از غمو ، بیخود سراغمو از ادما نگیر