هان ای طبیب عاشقان هان ای طبیب عاشقان دستی فروکش بر برم تا بخت و رخت و تخت خود تا بخت و رخت و تخت خود بر عرش و کرسی بر برم بر گردن و بر دست من بر گردن و بر دست من بربند آن زنجیر را افسون مخوان ز افسون تو هر روز دیوانه ترم افسون مخوان ز افسون تو هر روز دیوانه ترم