تو سایه گاهی واسه غریب خسته از سفر یه آشیونی واسه پرنده شکسته پر تو ساده هستی مثل گل گلی که دوره از خزون یه آینه هستی واسه تموم عشق باغبون خوشم خوشم که عشق تو واسم عزیز و ساده بود وای اگه خدای من تو را به من نداده بود وای اگه خدای من تو را به من نداده بود وای اگه خدای من تو را به من نداده بود همیشه فکر می کنم که آفریده اون خدا تمام عشق عالمو برای عشق ما دوتا به خاطر تو عاشقه همین دو روز هستیم مسافر شبونه همین شبای مستیم تو با منی که با من این زمونه با وفا شده خدا به یمن عشق ما خدای عاشقا شده به غربتی که با منه تو با ترانه می رسی به داد درد عشق من چه جاودانه می رسی خوشم خوشم که عشق تو واسم عزیز و ساده بود وای اگه خدای من تو را به من نداده بود و وای اگه خدای من تو را به من نداده بود وای اگه خدای من تو را به من نداده بود