تقصیرِ پای تو نیس، جاده مسافر نمی خواد! کوچه بن بستِ دیگه، این روزا عابر نمی خواد فصلِ عاشقای امروز، فصلِ بد شکستنه زیرِ لب هی می خونن: آخ! اگه بارون بزنه! گلِ نازم چرا می لرزه صدات؟ گریه نکن اگه بارونی شدن خاطره هات، گریه نکن به خدا اشکای تو قلبَ مو آتیش می زنه تو رُ جونِ گُلای باغِ چشات گریه نکن روزگار حسی واسه خنده ی عاشقا نذاشت وقتی که نفرتُ تو دلای این زمونه کاشت وقتی که ما پریدیم به آسمونای سپید هیشکی تو شهرِ سیاه پرنده ها رُ دوس نداشت گلِ نازم چرا می لرزه صدات، گریه نکن اگه بارونی شده خاطره هات، گریه نکن به خدا اشکای تو قلب مو آتیش می زنه تو رُ جونِ گلای باغِ چشات گریه نکن