شبه شر

شب، شب شعر و شوره شب، شب ماه و نوره با یار قرار گذاشتم دیر کرده راهش دوره شب، مثل همچین امشب تو زندگیم نداشتم با اونی که می‌پرستم آخر قرار گذاشتم شب، شب شعر و شوره شب، شب ماه و نوره با یار قرار گذاشتم دیر کرده راهش دوره شهره صولتی شب شعر حالا با هر صدای پایی دل تو سینه‌م می‌لرزه دلواپسیم قشنگه به عالمی می‌ارزه عشق که میگن همینه چه شادی آفرینه وای غمش هم شیرینه چقده به دل میشینه حالا ای دل من خدا خدا کن صدای پاش میاد یارم و صدا کن بپا فرصت و از دست ندی ای دل بیا من و تو دلش یک جوری جا کن شبه شعر شهره