کم جرات

جلوی آینه سرو بالا و پایین کردم واژه ی سلامو صد مرتبه تمرین کردم واسه دل به دست اوردنش دل می لرزید از گلای باغچمون چندتاشو گلچین کردم زدم از خونه به کوچه به امید دیدار هی زدم به دل مبادا که بترسی این بار اومد و طرز نگاهش دوباره لرزوندم وحشت از خودشکنی باز دوباره ترسوندم توی گفتن سلام بازم بازم وا موندم واسه ی این یک کلام بازم بازم وا موندم با این جرات کم، چجور شکار کنم؟ آخه عاشقشم، میگی چیکار کنم؟ شب رو با یاد قشنگی های او سر کردم شعر ناب شب عاشقا رو از بر کردم با امید و آرزو دل رو قوی تر کردم دیگه این بار شهامتم رو باور کردم رفتم و گفتم دیگه دل رو دلیلش می کنم دیگه این بار به هر حیله اسیرش می کنم اومد و طرز نگاهش دوباره لرزوندم وحشت از خودشکنی یه بار دیگه ترسوندم توی گفتن سلام بازم بازم وا موندم واسه ی این یک کلام بازم بازم وا موندم با این جرات کم، چجور شکار کنم؟ آخه عاشقشم، میگی چیکار کنم؟ جلوی آینه سرو بالا و پایین کردم واژه ی سلامو صد مرتبه تمرین کردم واسه دل به دست اوردنش دل می لرزید از گلای باغچمون چندتاشو گلچین کردم زدم از خونه به کوچه به امید دیدار هی زدم به دل مبادا که بترسی این بار اومد و طرز نگاهش دوباره لرزوندم وحشت از خودشکنی باز دوباره ترسوندم توی گفتن سلام بازم بازم وا موندم واسه ی این یک کلام بازم بازم وا موندم با این جرات کم، چجور شکار کنم؟ آخه عاشقشم، میگی چیکار کنم؟ با این جرات کم، چجور شکار کنم؟ آخه عاشقشم، میگی چیکار کنم؟ با این جرات کم، چجور شکار کنم؟ آخه عاشقشم، میگی چیکار کنم؟