مهتاب خانوم

مهتاب خانم بدجوری دلتنگ توام تو رو خدا امشب دیگه هرجوری هست دور از چشم ابر سیاه از پله ی ستاره ها یواشکی پایین بیا آروم و بی سر و صدا بشین تو مهتابی ما کنار حوض توی حیاط چه سفره ای چیدم برات نون تنوری و پنیر، شراب و شاخه ی نبات سه تار و تنبور کوکه کوک رقص گل و بوسه ی باد ساز من و پنجه ی عشق، دلت چه آوازی می خواد؟ مهتاب خانم بدجوری دلتنگ توام تو رو خدا امشب دیگه هرجوری هست برای دیدنم بیا رو فرش ابریشمی نرم و سفید رازقی مهتاب خانم امشب منو ببر به خواب عاشقی از کوچه ی حرف و جدل بریم تو پیچ پیچ غزل بچینیم از شاخه ی دل ترانه ی قند عسل مهتاب خانم بدجوری دلتنگ توام تو رو خدا امشب دیگه هرجوری هست برای دیدنم بیا مهتاب خانم بدجوری دلتنگ توام تو رو خدا امشب دیگه هرجوری هست برای دیدنم بیا مهتاب خانم تازه دلم شور میزنه برای تو اگه بازم ابر سیاه گرفته دست و پای تو بگو که دوستش نداری بگو دلت مال منه بذار بره هر چی میخواد گریه کنه زار بزنه .... مهتاب خانم بدجوری دلتنگ توام تو رو خدا امشب دیگه هرجوری هست برای دیدنم بیا مهتاب خانم بدجوری دلتنگ توام تو رو خدا امشب دیگه هرجوری هست برای دیدنم بیا