گهواره گوگوش FIVETAMUSIC

گهواره

تاریخ: بهمن 25، 1391

دلم تنگه برای گریه کردن کجاست مادر، کجاست گهواره‌ی من همون گهواره‌ای که خاطرم نیست همون امنیتِ حقیقی و راست همون جایی که شاهزاده‌ی قصه همیشه دخترِ فقیر رو می‌خواست همون شهری که قدِ خود من بود از این دنیا ولی خیلی بزرگتر نه ترسِ سایه بود، نه وحشتِ باد نه من گم میشدم، نه یک کبوتر دلم تنگه برای گریه کردن کجاست مادر کجاست گهواره‌ی من نگو بزرگ شدم نگو که تلخه نگو گریه دیگه به من نمیاد بیا منو ببر نوازشم کن دلم اغوش بی‌دغدغه می‌خواد تو این بسترِ پاییزیِ مسموم ،که هر چی نفسِ سبزه بریده نمیدونه کسی چه سخته موندن مثل برگ روی شاخه‌ی تکیده دلم تنگه برای گریه کردن کجاست مادر کجاست گهواره‌ی من ببین شکوفه‌ی دلبستگی‌هام چقدر آسون تو ذهنِ باد می‌میره کجاست اون دستِ نورانی و معجز بگو بیاد و دستم رو بگیره کجاست مریم ناجی، مریم پاک چرا به یادِ این شکسته تن نیست تو رگبارِ هراس و بی‌پناهی چرا دامنِ سبزش چترِ من نیست دلم تنگه برای گریه کردن کجاست مادر کجاست گهواره‌ی من