سال قحطی فریدون فروغی FIVETAMUSIC

سال قحطی

تاریخ: بهمن 05، 1391

[صدای سوت] گلدونا گًل ندادن، درختا بار ندادن. گوسفندا گاوُ میشا، ماستُ پنیر ندادن. گندمای بیابون، یه لقمه نون ندادن. چشم‌های تو دالون، یه چیکه آب ندادن. به هرکی‌ هرچی‌ گفتم، به من جواب ندادن. (۲) [صدای سوت] مردای مست کوچه، تو جیباشون کولوچه. تلو تلو میرفتن، از پیچُ تابِ کوچه. آی‌ آدمای مرده، ترس دلاتونو برده؟ پس چرا ساکت هستین؟ سگ دلاتونو خورده؟ به هر کی‌ هرچی‌ گتفتم، به من جواب ندادن. (۲) [صدای سوت] بسِ ساکت نشستن، در خونه هارو بستن، از همه دل بریدن، دل به کسی‌ نبستن. یالا پاشین بجنگین، با این روزای ننگین. چه فایده داره اینجا، حتا نشه بخندیم.