نمیشه باهات حرف زاد (فت امیر تتلو)

تتلو: یه نگا به جلو یه نگا به ساعت یه تن خسته کوفته بدون خواب راحت رفتنت تو بغل یکی چه سادست ولی همیشه یه بغضی تویه چشات هست تو اصلا نمیدونی رد کردم نمیخونی از مغزم نمیفهمی در میاد فقط حرفم از قلبم دوستات پُرت کردن از قبلن خسته شدم بس تو تو اطاق و من تنها تو حال جدول حل کردم جلو سختیا قد علم کردم من بد ضرر کردم ------------------ نه میشه باهات حرف زد نه میشه حستو از کارات حدس زد من از رفتارات خستم راهی نمونده جلو پاهات اصلا (2) ------------------ پیشرو: راهی نمونده جلو پاهات اصلا عشق مثل بارونه رعد و برق باعثش میشه وقتی درِ گوشِت میزنم میگی این عاشق نیستش من دوسِت دارم وقتی عصبی ترم چند وقتیه رفتی نی خبری ازَت معلوم نی کدوم گوری رفتی تورو وِل میکنم تویه لجنی همش چِت که میشی ازَت بدم میادو شبا بازَم میشینم پایه چرندیاتِت تو میخندی اما شاد نیستی واسه خواب ویسکی میخوری حالیت نیست هروقت که نَسَخی اَزَم بیزاری بگو داری چه بلایی سَرَم میاری یه موقع تو چرتیو فقط میخوابی یه موقعم بالایی همش بیداری من داغونم و تو دیوونه دیگه نمیخوام تورو هیچ جوره من متنفرم از این جور حس تورو باید همین امروز پیچوندت بگو واسه من دیگه چی مونده جز ویرونه ی منو دیروزت چشمایی که جادو میکرد باید گمشه از این خونه ------------------ تتلو: یک گوشه میشینی فرق داری با همه هم سنّایه دورت فک میکنی که چهل سالته انگار که یه درد داری بیزاری دیگه حتی از صدایه خودت نمیرسی به مُدت دورت پُره از لباسایی که پخشه رو تخت ریخت و پاشه اعصابت رفتارت فوق العاده زننده و بچه گونست دعوا داری با همه همه دوستاتو از دست دادی رفتش قرص میخوری و چرت میزنی روشو پا میشی و بی اعصابی بعدش حالت هر روز بدتره همه ی حرفات بی معنا و بی ارزش ------------------ نه میشه باهات حرف زد نه میشه حستو از کارات حدس زد من از رفتارات خستم راهی نمونده جلو پاهات اصلا (2) ------------------