سرزنش چوب خط FIVETAMUSIC

سرزنش

تاریخ: آذر 30، 1391

ورس یک: الهی به امیده تو،شیطونه گوشش کر / دوباره یه چیزایی،که تومه جوشش کرد یه چند بیتیخودمو سرزنش کنم / کافیه،فقط یجوریبیار سرتهشرو هم! من یه جوونه اواخره دهه شصتم / که وضعیته حال حاضرزده به مغزمو؛ همینطوربه دورخودم دائم میگردمو / مثه مردابم دارم راکد میگندم! روزا توخودمو شبامیرم باغصه ازحال / چندوقته دیگه اثرینداره قرص اعصاب چشم ازین بابت آب نمیخوره / بجایی رسیدم شبی یه خشاب نمیبره! تاکی یه جوون میتونه ازغم بخونه باز؟ / یه پام توخیابون یه پا توقهوه خونه هاست خونوادم که میگن حرفه مارو گوش کن اه! / اینهمه چرت بافتیواست آب ونون شد نه!؟ بایدتو جامعه توعذاب بکشی / وقتینمیتونی گلیمتو ازآب بکشی؛ اینجا هرکیو میبینم داره نقابی به صورت / هرطوریه بایدحقتو بقاپی به زور از دشمنایی که تو قالبه دوست هی بازم / دورت میزنن قبل اینکه پوست بندازن! من بظاهرشلوغ،از درون یه متروکم / نگفته ها توقلبمو زبونه من روکرد! ورس دو: توهی میگی تندنرو یکم صبرکن! / حقموخوردن؛باشه اصن اینم سگ خورد منیکه تویعمرم ناروزن نبودم / هرکی بما رسید ناتو یا توزرد درومد! عشقمم قیدمو زد چون فکرم دائم کار بود / جایه کیف پول توجیبم ضامن دار بود ببخش اگه اخلاقم گندیدو بدشد / هرکی منوباتو دید خندیدو ردشد بگذریم ،نخ به نخ رولب دود شدنو / من تو امتحان زندگی مردود شدم چون؛ هنوزم توشعرام غلط املائی دارم / هنوزم با تیزی رو تنم امضا میذارم! هنوزم مثه همیشه سرم تو لاکه خودم / همه فکرمیکنن زده به کلم یاکه خولم! شاید به خیالشون باخودم حرف میزنم / وقتی توخیابونا شعرامو لب میزنم نه چیزی میزنم بگم توتوهم گمم / نه دلی بسوزه نه بهم ترحم کنن به مشام میرسه بوی تئفن دورم / آدمایی که ازحسه تنفر پرن! میدونم باید امیدامو بگور ببرم / خودمو دلخوش به هیچوپوچ گول بزنم صدای بوف یه جای سوتوکور به سرم / بزنه اونقد بنویسم همونجام جون بکنم! ورس سه: انتظارداری جزغم چی باشه توقلبم؟ / کارش اینه که نمک میپاشه رو زخمم میخوام جاییو کنم تصورو تجسمش که / مردم جایه اشک بهم کنن تبسم هدیه! میگفتن دنیابده اما گمون نمیکردم / همینطور دردا تودلم کمونه میکردنو؛ فکرمیکردم همچی خوب میشه درکم این بود / ولی همیشه بدبختی بازم درکمین بود! کسیام که همیشه زیره باره زوره دق / میکنه و ازدنیا میره آرزو به دل کسیام که هردم از یاده خدا غافل شده / اونقد دلیل داره بی گناهیشو ثابت کنه خیلی از افکارو آلوده به خودم کردمو / میدونم خیلیام آمادن بخونن حمدمو حالا میفهمم نیتشون خیره من غافل ازین / بودم که عزرائیل ناجیه منه قاتلم نیست! خلافه ظاهر اینبار من به اجلم رسیدم / بااینکه میدونم اون زیر یه وجبه نصیبم؛ ولی باید خلاص شم ازین وضعیت خودمو / نجات بدومو چند خطی وصیت کنمو؛ طلب حلالیت،غلطه تعابیرم؟ / تنم به تباهی رفت اما قلمم طلافی کرد! آسمون،به حاله من تو بارون ببار / که امشب چشایه من میره آروم به خواب