وطن یعنی حامد فرد FIVETAMUSIC

وطن یعنی

تاریخ: آذر 11، 1391

باز قلم به دست دنبال حس نابم / پس تو هم بیا تو حال قصه با من. و باز قلمِ که حس کنه گرمیه بدنو / حال قراره بنویسه معنی وطنو. وطن یعنی نون به نرخ پونصدی خوردن / یعنی لبخندی تلخ روی صورتی پر غم. وطن یعنی از هموطنت تو سری خوردن / تو رو به جرم نذاشتن روسری بردن. وطن یعنی غرش خون یه حیوون بی سر / یعنی سکهٔ طلا یه میلیون و سیصد. وطن یعنی اینکه پول از راه پر غم دراری / یعنی حتی پول یه بال مرغم نداری. وطن یعنی تنها جیبته واست رایگان / مجبوری زندگی کنی با هر سایه بان. وطن یعنی زجر بکش تا آخر پای جان / مثل قوم آوارهٔ آذربایجان. وطن یعنی اشک ناموس رو کاغذ سفیدت / یعنی چشم داشتن به خواهر رفیقت. وطن یعنی مرگ بهتر از تحمل یه درد / یعنی کودک آزاری توسط یه مرد. این احساس فرداس که فریاد درداس / و این کمکاست در ماست که از ماست که بر ماست. و این درخواست بر جاست که سرباز تنهاست / و این چشمان سرباز به مردان و زنهاست. من به حرف زور و نا حق پا نمیدم / من تو سختیا به راحت وا نمیرم. در دلم درد دلو عامیانه میگم / در دلم جز ایران نامی راه نمیدم. من به حرف زور و نا حق پا نمیدم / من تو سختیا به راحت وا نمیرم. در دلم درد دلو عامیانه میگم / در دلم جز ایران نامی راه نمیدم. وطن یعنی بشین یه گوشه به امید ویرانی / یعنی احترام گذاشتن به تولید ایرانی. یعنی خودروی ملی تو هر جایگاه منهدم / همچون شعار شرکتی چون سایپا مطمئن! وطن یعنی خنده بازارو به اصرار ببینی / اگه حوصلتو سر برد به اجبار بشینی. پای ماهواره و هوایی که همیشه ابریست / گوش بدی به حرفای چرت حمید شبخیز. وطن یعنی خیانت و حس گوری تازه / وطن یعنی خود فروشی مثل نوری زاده. که دست به مصاحبهٔ گرم با مشتی جانی میزد / و از شخص عبدالمالک ریگی پشتیبانی میکرد. از این افراد زیادن که تو ناپاکی میپرن / و با باطنی شیطانی دم از آزادی میزنن. بگذریم ، طفلی قلم عرق کرده خیسه / و محکومِ به اینه که از وطن بنویسه. وطن یعنی درگیری بین طومار و دلار / یعنی تصدیقی از بوی جوراب و گلاب. وطن یعنی رنگ سیاه تو ترسیم ستاره / یعنی خفه خونی که در سیم سه تاره. وطن یعنی جای جملهٔ بابا نان داد / بشنوی بابا از گشنگی آرام جان داد. او آرام جان داد و عامل درس شد / و شاید روزی بشنوی که حامد فرد مُرد. من به حرف زور و نا حق پا نمیدم / من تو سختیا به راحت وا نمیرم. در دلم درد دلو عامیانه میگم / در دلم جز ایران نامی راه نمیدم. من به حرف زور و نا حق پا نمیدم / من تو سختیا به راحت وا نمیرم. در دلم درد دلو عامیانه میگم / در دلم... در دلم جز ایران نامی راه نمیدم