برون (فت بهرام پوآ)

از پشت پنجره انگار همه ی قطره های بارون مثل اشک از چشمات میبارید صحنه ی رفتن تو جلوی چشممه هر بار که بارون میباره یاد تو میفتم چشم پر اشک عاشق بارون بودُ نادون بودم انگار برت نگردوندم اینبار فقط نگات میکردم دور میشدی و صدات نمیکردم غرور من یه کم نزاشت به تو هیچ وقت بگم که دوست دارم بیبی جات خالیه خیلی دوستت دارم بیبی ولی دیره خیلی کی فکر میکرد که دور شیم از هم من و تو دور شیم از هم حالا منو تنهایی اونم بدون تو یعنی صداتو نشنوم خوب بگو چطور آ. میپیچه صدات باز تو گوشم تعدد صداها انگا هزار تاس آخرشم گیچ میشم باز ام از این عشق نمیفهمم هیچیشم چرا رفتی که رابطه رو به هم بزنی چرا خواستی دست رد به دلم بزنی چرا ننشستی با حرف همه چیو حل کنیم گزاشتی رفتی که من بشم یه آدم الکلی که هی بریزم و بخورم و سیگار بکشم تا که تصویر تو یه دفه بیاد به چشم ولی من مثل بقیه نیستم می خوام اول مقصدم پیاده بشم دوست دارم بیبی جات خالیه خیلی دوستت دارم بیبی ولی دیره خیلی آره میدونم که بی تو نمیتونم تو زندگی طاقت بیارم بی تو یه دیوونم منی که از تو می خونم ولی اینو نمیدونم که چطوری بهت بگم که بهت بگم دوست دارم بیبی جات خالیه خیلی دوستت دارم بیبی ولی دیره خیلی