مغرور امید نادرزاده FIVETAMUSIC

مغرور

تاریخ: خرداد 18، 1391

سراغتو میگیرم از دوستات .. تو خبر نداری از این ارتباط اتاقم پر از هدیه هایی شده که جرات ندارم بیارم برات! میدونی کیا دوستت دارن و غرورت نمیذاره نزدیک شن ؟ میترسن با اخم ِ بی رحم ِتو جوابی بگیرن که کوچیک شن ! چرا حق نمیدی به من که بخوام حتی با خیال ِ تو همخونه شم؟ وقتی سایه میندازن اون مژه هات روی صورتت .. پاک دیوونه شم! تو میتونی با لمس ِ بازوی من یخ ِ قلبمو متلاشی کنی اونقدر خوبی واسه زیبا شدن نیازی نداری تلاشی کنی! چقد دوست دارم که چشمات مث ِ یه دشت ِ پر از اسب وحشیه بهت دل سپردم مهم نیست که ته ماجرا سرنوشتم چیه ...