چگادر تنهائی بده ۲۵ بند FIVETAMUSIC

چگادر تنهائی بده

تاریخ: تیر 04، 1390

میبوسمت میگی خداحافظ این قصه از اینجا شروع میشه من بغض کردم تو چشات خیسه دست دوتامون داره رو میشه توسمت رویای خودت میری میریو من چشمامو میبندم ما خواستیم از هم جدا باشیم پس من چرا با گریه میخندم؟؟ میبینمت میری ولی میری نمی بینی میبوسمت از من ولی دستاتو میگیری میبینمت میری ولی میری نمی بینی میبوسمت از من ولی دستاتو میگیری چقد تنهایی بده بگو حاله توام اینه اگه این عشق کشته شه پای تو ام گیره من قول داده بودم به مرور زمان خوب شم یکم انصاف داشته باش نزار خرد شم ببین شاید الان بگی این تقصیر مانیست این داستانه عشقه تو تقویمه تاریخ ولی مگه میشه اینهمه خاطره رو گور کرد و بعد نشست فقط فاتحشوو خوند نه نمیتونم تو کتم نمیره مگه میشه عشق یک شبه عقب بشینه بدون خالیه جات تا تو پرش کنی واسه آدمی که یک عمر تو بتش بودی من که هر کاری کردم که نری یک وقت نه نمیدونم چی شد یهو زدی به هم من عاشقتم اینو انکار نکن مثله فیلمی که هیچوقت اکران نشد تو فکر میکردی بدون من دلشوره از دنیای ما میره اینجا یکی همدرد من میشه اونجا یکی دستاتو میگیره گفتی که میتونی بری اما بغض تو دستاتو برام روکرد ما هردو از رفتن پشیمونیم جون دوتامون زود تر برگرد جون دوتامون... میبینمت میری ولی میری نمیبینی میبوسمت از من ولی دستاتو میگیری میبینمت میری ولی میری نمیبینی میبوسمت از من ولی دستاتو میگیری