یت واس ال ا لی محدر FIVETAMUSIC

یت واس ال ا لی

تاریخ: دی 23، 1389

دیدی دروغ بود، یه خورده سخته چون بار شعرم سنگینه دیدی دروغ بود، یه خورده فکر کن، زندگی‌همینه سرنوشت چه بد نوشت، راه ما از هم سوا، رنگ سرخ، مثل سیب، قصهٔ آدم و هوا تو می‌‌تونی، خوب جون بکن، بگو که دردت چیه، دیدی دروغ بود و اسیر بازی سرنوشت اسب تیرهگروی فیل، صفحهٔ شطرنج، عصر حال ذهن ما رو، بد چه حال و انتظار به ماه و سال، چشم ما رو قیل و قال، بزم و رزم، کار و زار زیر میز، ورق شعرم، میشه دید عرق شرمم، گیج گیج از بوی بنگ، خیس خیس، روی زرد دلی‌که سیر، مثل سنگ، تو می‌‌تونی!؟ پس بجنگ (هم خوان) دیدی دروغ بود، دیدی دروغ بود، بازی سرنوشت دیدی دروغ بود، دیدی دروغ بود، جهنم و بهشت دیدی دروغ بود، دیدی دروغ بود، قمار و ما باختیم دیدی دروغ بود، دیدی دروغ بود، آره همه باورات یکی‌نوشت و یکی‌سرشت که اون خدای واقعیست، یکی‌بهشت و یکی‌جهنم ، کسی‌به حال ما گریست ! می‌شه نبوت می‌شه معاد ، روز حساب آدما ، میشه خیال و میشه خراب ، میشه وبال باورا یکی‌هوس بود بی‌نفس موند و تو قفس موند سال ها،پشت ما رو خالی‌از بهای یاری ، یار ها یکی‌نماز ، یکی‌شراب ، یکی‌به کیف نعشگی ، یکی‌سوار ، یکی‌پیاده ، به ارث برده بردگی سرگذشت در گذشت ، قصه مال درد هاست ، سال و ماه و روز و شب به کام تلخ قرن هاست یکی‌بدهکار ، یکی‌گرفتار ، یکی‌اسیر سسنگسار ، تب شهادت ، رگ شهامت ، این خصال نسل هاست می‌زنین ، می‌ کشین ، می‌ برین ، به زور ضرب ، می نویسین ما نبودیم و می ندازینشتقصیر غرب (هم خوان) دیدی دروغ بود، دیدی دروغ بود، بازی سرنوشت دیدی دروغ بود، دیدی دروغ بود، جهنم و بهشت دیدی دروغ بود، دیدی دروغ بود، قمار و ما باختیم